اگرچه به دلایلی انگیزه وبلاگ نویسی ام کم شده است اما بد ندیدم درباره مطلبی دوباره بنویسم. چند سال پیش در درس رسائل یکی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم که چندصد نفر در آن شرکت می کردند حضور داشتم. استاد پس از پایان درس سفره دلش را گشود و پس از انتقادات شدید خطاب به یکی از مسئولان اسبق ,با دلی شکسته گفت: تا انتقاد می کنی یک عده می گویند فلانی هم ضد انقلاب شده؛ در حالی که من ضد انحرافم نه ضد انقلاب.
از آن زمان حدود شش سال می گذرد و من هر روز با مصادیق بیشتری از مسئولانی آشنا می شوم که به رغم تدین و دلسوزی، قبای مدیریت بر اندامشان کمی تا قسمتی گشاد است و با بی تدبیری های خود باعث بدبینی افراد به دین و متدینان و نظام می شوند. نمونه کوچکش را در جریان برف و سرمای اخیر دیدیم. برف و سرمای شدید در مرحله نخست چنان طاقت فرسا و هشدار دهنده بود که هیات دولت در اقدامی سنجیده و واقع بینانه تمام ادارات و مدارس و دانشگاه های تهران را به مدت دو روز تعطیل کرد و دردیگر استان ها تصمیم گیری را به استانداران واگذار کرد. در این میان برخی استانداران مناطق سرمازده با تصمیمی منطقی ادارات و مدارس را تعطیل کردند تا مانع تحمیل فشار و آزار و اذیت مردم و خدای ناکرده بروز حوادثی برای آنها شوند. اما بودند استاندارانی که همه را شرمنده تدبیر خود نمودند و ثابت کردند که لیاقت همراهی با دولت سختکوش احمدی نژآد را ندارند از جمله استاندار محترم قم که به رغم بارش بسیار سنگین برف و سرمای طاقت فرسای هوا که طی سالیان اخیر بی سابقه بوده اعلام کرد که در راستای خدمت هر چه بیشتر به مردم ادارات باید راس ساعت مقرر آغاز به کار کنند و کارمندان مظلوم هم باید سر ساعت در محل کار حاضر باشند! این تصمیم کارمندان و مردم استان قم را به شدت متحیر کرد و باعث طرح این سوال از جانب آنان شد که استاندار محترم در چه عالمی سیر می کند؟!
تصمیم جناب استاندار از این جهت خنده دار بود که اولا در استان همسایه (تهران) به رغم وضعیت تقریبا مشابه دو روز تعطیل کامل اعلام شده بود و انتظار می رفت که در قم نیز اگر نه دو روز، دستکم یک روز تعطیل اعلام شود و در بدترین حالت حداقل ادارات با چند ساعت تاخیر آغاز به کار کنند.
ثانیا در آن وضعیت به شدت سرد با خیابانهای کاملا یخ زده و پرخطر و فقدان وحشتناک تاکسی و وسایل نقلیه عمومی کارمند مظلوم چگونه می تواند خود را آن هم ساعت 7 بامداد به سر کار برساند؟!!
ثالثا به فرض ادارات هم در موعد مقرر امکان فعالیت داشته باشند کدام ارباب رجوعی در آن وضعیت و در آن ساعت به ادرات مراجعه می کند؟!! خنده دار این بود که استاندار روزهای دیگر را چند ساعت تعطیل کرد!!
نمونه دیگرش را در یکی از نشریات دیده ام. گاهی کارمندان را از ساعت هفت صبح تا پنج فردا صبح(22 ساعت!!) ملزم به فعالیت می کنند ؛ آن هم به صورت مداوم و بدون کمترین استراحتی!! جالب تر اینکه پس از 22 ساعت کار مداوم و بدون استراحت – و حتی در مواردی بدون شام!!- آن ها را ملزم می کنند تا ساعت هفت همان روز ( هفت صبح!! یعنی فقط دو ساعت فاصله!!)مجددا یک شیفت کاری کار کنند!! جالبتر اینکه وقتی کارمند بیچاره بخت برگشته می گوید پس از 22 ساعت کار طاقت فرسا با این شرایط دستکم مقداری استراحت بدهید ، آقایانی که از اون ور بام تدین پایین افتاده اند می گویند : استغفرا...؛ جواب قبر و قیامت را چه بدهیم!!
شاید در آینده در این باره بیشتر نوشتم. به راستی یک انسان بی تفاوت با دیدن این گونه رفتارها از کسانی که به تدین و اصولگرایی شناخته می شوند چه دیدی پیدا می کند؟! آیا کسانی که با بی تدبیری خود باعث بدبینی عده ای دیگر به دین و متدینان می شوند، برای شب اول قبر خود جواب قانع کننده ای آماده کرده اند؟! چه خوش گفت شاعر شیرین سخن که:
زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد